حضور مقدس سنت و مدرن در ظاهر

اون به تو نگاه مي کنه، آروم، قوي و آروم. چشمان طلایی اش چشمگیرند، تقریبا درخشان هستند، و بلافاصله توجه شما را جلب می کنند. پوستش عمیق و صاف است و رنگ سیاه و آبی صورتش در گونه و پیشانی اش، حضور مرموز و تقریبا مقدس را به او می دهد. فقط تزئینی نیست، احساس معنی داری دارد، مثل بخشی از شخصی که هست. سرپوشش به زیبایی ساخته شده است. پارچه آبی تیره با لمس زنگ نارنجی و فیروزه ای، بالا و پر از بافت. در مرکز، یک تزئین فلزی بزرگ مانند یک جواهر قرار دارد، چشم را می کشد. دور گردنش لایه های زیادی از گردنبند های مروارید وجود دارد و گوشه های بزرگ و بیضی اش به رنگ های خاک پوش پوش پوش پوشیده است. همه چيز در موردش جواهراتش رنگش سکوتش داستاني آرام مي گويد به نظر مياد که ریشه در سنت داره ولي هم قوي و کاملا حاضر يه زيبايي طبيعي تو اون هست يه چيزي عميق و اعتماد به نفس بدون نیاز به کلمات می تونی حسش کنی اون فقط لباس فرهنگ رو نمي پوشه، اون تجسم فرهنگ رو مي پوشه.