حضور شوم یک همستر پیر و تشنه خون
یک همستر پیر و به شکل ترسناک زندگی می کند با جزئیات، پوست، در تاریکی می نشی. شکاف دهانش باز شده و دندون هاي بزرگ و تيزش را مي توان از خون تازه اش دید. چشمان درخشان و عمیق اش به طور بی هدف نگاه می کنند و احساس خلاء می کنند. زخمِ شکسته از گونه ي راستش مي گذره و به نظرش بدتر مي شه. پس زمینه در سایه پوشیده شده است و فضای مضطرب در محیط کم روشن است. تندبخش های گاه به گاه از نور سایه های ترسناکی را بر روی صورتش می اندازد و وحشت را افزایش می دهد.

Mila