سفر جادویی از طریق یک قلعه نیون
پسری که عصای چوبی به دست دارد، یک فلپی بزرگ و یک پلات می پوشد، آهسته به سمت یک قلعه سنگی غول می رود، با مدار نون در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در حال در يه عکس سينمايي از گري تاتر محیط در تاریکی است با خطوط کد شبهه به نور که آسمان را روشن می کند. نور نرم و بی روح از پنجره های قلعه می ریزد و یک تاب جادویی بر روی گری می اندازد. دوربین پسرک را در حال راه رفتن دنبال می کند و سپس به آرامی، به سمت بالا، حس مقیاس را به عنوان قلعه فوق العاده است.

Emery