حضور جذابي يک جادوگر گوتيک در تاريکي
یک منظره زیبا از جادو و تاریکی: یک جادوگر پوست سفید در مقابل ما ایست، لباس سیاه گوتیک او را به آرامی احاطه می کند. موهاي سياه بلند و صافش مثل رودخانه ي تاريکي در پشتش ميچرخد یک کلاه سیاه جادویی گوتیک روی سرش نشسته و تصویر چشم را تکمیل کرده است. يه گربه ي سياه کنار پاش نشسته و نگاهش به هر حرکتي که ميکنه اما طلسماتي که اطرافش هستن که واقعاً نمایش رو دزديدن مثل شعله هاي شعله دار مي چرخند و مي رقصند، حرکاتشون نشان دهنده قدرت و جاد.

Evelyn