يه زن شجاع جادي در بازار تاتوين راه ميره
یک زن جدای قاطع و شجاع با هدف از طریق بازار شلوغ تاتوین، لباسش در باد خشک. چشمان تیز او از غرفه های رنگارنگ پر از کالاهای عجیب و غریب و بازرگانان شلوغ می بیند، در حالی که دو خورشید سایه های طولانی را در زمین شن و رنگی می بیند. جو با گپ زدن تاجران و طنين دور مسابقه دهندگان، در حالی که او متمرکز می شود، جریان ظریف نیروی اطرافش را احساس می کند.

Aiden