اژدها زرد عظیم و دختر جادو در یک قلمرو عرفی
لحظه اي که نفس مي کشه و در يک قلمرو باستاني و عرفاني ضبط شده فک های عظیم این موجود، باز هستند، و دهان غیراورده ای را نشان می دهند که با دندان های تیز که می توانند کل یک قلعه را بلع دهند. اون با لطف روی زبون نرم و کمرنگش زانو می زند و چشمان زمردش با هم ترس و آرامش به بالا نگاه می کنند. دختر با لباسی که با رنگ برگ های بهار مطابقت دارد، یک گلدان نازک از گل های سفید را در دست دارد، که نماد صلح و پاکی است، که به نظر می رسد در مقابل رنگ زرد اژدها درخشان است. صحنه در نور نرم و بی جانانه است که از آسمان تاریک عبور می کند و سایه های طولانی را به وجود می آورد.

Layla