حضور زیبا یک ملکه در ایستگاه قطار
یک بدنساز 35 ساله وکتورین در یک ایستگاه قطار قرن 19 ایستاده است. اون يه گرده ي زيبا و سفيد ويكتوريا پوشيده . يه کلاه ظريف با پوش و پرها روي موهاش قرار گرفته . در دست دستکشش يه چتر کوچک باز روي سرش نگه داشته ایستگاه بزرگ دارای یک سقف شیشه ای و آهن آلات است . يه موتور بخار تازه اومده و يه ابرهاي بخار از طريق يه دریچه نزدي چرخها که دور زن چرخ ميکنه گلدان های بزرگ تزئینی پر از گیاهان عجیب و غریب در پلتفرم و نیمکت های آهن آلات پیچیده برای استراحت فراهم می کنند . جو هم نوستالژیک و سینمایی است که به نظر می رسد به دوران ویکتوریا است . نور طلایی خورشید

Henry