صداي آزادي باد غرب
اگر من برگ مرده اي بودم تو ميتوني حمل کني اگر من ابری سریع بودم که با تو پرواز می کردم موج به تنفس در زیر قدرت خود را، و به اشتراک گذاری قدرت تو فقط کمتر آزاد است از تو، ای بی سرپرستی! اگه من مثل بچه ها بودم و ميتونستم رفيق سفرهاي تو در آسمان مثل اون موقع که سرعت آسمونتو از دست دادم به سختی seem'd یک چشم انداز من هرگز تلاش کرده اند و در اين زمان در دعا با تو هستم اوه، منو به عنوان يه موج، يه برگ، يه ابرها بالا ببر من روي خار زندگي افتادم من خونريزي ميکنم سنگين ترين ساعت ها به هم وصل شده يه نفر مثل تو هم هست. بي سر و سر و سر.

Daniel