یک صحنه ی دلخراش از یک گرگ تنها در یک ایستگاه قطار
یک (((استخر قطار قدیمی، شاید رها شده در لبه یک شهر)) ، در معرض اشعه خورشید صبح، جایی که (((گرگ تنها)) با (درخشنده، محو شده) ، شکل خود را به هم می پیوند. حال غم انگیز صحنه توسط صورت کمی خشک گرگ و بدن نازک اما مشخص به صورت ظریف برجسته می شود. چشم گرگ، در یک (نغم سیپیا) که شدت ویژگی های آن و پس زمینه (بسیار بافت) را برجسته می کند. این تصویر یک حسِ دلسردی بی پایان را به یاد می آورد که به کارت پست قدیمی باز می گردد و احساس یک لحظه ای را که در زمان یخ زده است به ارمغان می آورد. (((تاثير بوکه:1.2))) (مجموعه پویا:1.8) (فوکوس واضح و واضح:1.6) (تفصیلات فوق واقعیت:1.4) (تفصیلات پیچیده و بافت:1.5) (هوا آرام با نور نرم، افزایش زیبایی زمان)

Jack